ELŞƏNائلشنELŞƏNائلشن، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 6 روز سن داره

BİZİM ELŞƏN

و اما شاه پسر ما ائلشن خان از سفر اومدند...

1390/8/10 20:23
1,067 بازدید
اشتراک گذاری

امروز صبح به اتفاق خواهر خانومم و مریم عزیز رفتیم بیمارستان

تا رسیدیم و کارهای اداری بستری شدنش رو انجام دادیم

مریم جون رو بستریش کردند

تا اینکه عقربه های ساعت رو 12:36 دقیقه ایستاد

و زمان برای ما به شکلی دیگر ادامه یافت

آری ائلشن خان لطف کرده و قدم بر سرزمین ما گذاشتند...

اشک شوق در چشمانم و یک حس غریب...

نمیتونم اون لحظه رو بیان کنم و عاجز از این کارم...

شیرینترین لحظه عمرم و حتی بهترین ثانیه هایی که

داشتم تو یه جو دیگه نفس میکشیدم...

و چه لحظه خاطره انگیزی بود برای من...

BİZİM ELŞƏN

تلفنم مدام داشت زنگ میخورد و تبریک بود که سرازیر به سمت من شده بود

خواهرم نسرین نیز خودش رو به بیمارستان رسوند

و وقتی ائلشن رو دید چنان ذوق کرده بود

که گویی برای اولین باره که یه بچه رو میبینه

خلاصه اینکه خانوم پرستار اومد و حالمون رو گرفت

و گفت که فقط یه خانوم میتونه به عنوان همراه پیش مریم و ائلشن بمونه

و من نیز پس از خداحافظی از مریم و عزیز دلم ائلشن راهی خونه شدم

اینم لینک یه ویدیو از ائلشن هستش

کلیک کنید

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان ماهان عشق
10 آبان 90 23:34
تبرییییییییییییییییییییییییییک.ائلشن جونم خوش اومدی.مامان مریم مبااااااااااااااااارکه یه عالمه.خستگیت در اومد.ماشالله چه ناناز تپلی هم هست. و ان یکاد الذین....... ایشالله که قدمش خیر باشه و زیر سایه پدرو مادر بزرگ بشه و مایه افتخارتون. از مامان مریم هم بنویسین.ایشالله که سر حالن.
بازم ورونیک
11 آبان 90 1:37
مامان مریمش خسته نباشی خانومی. ارزونی شدن بهشت به تو نازنین مبارک.
مامان سانای
11 آبان 90 15:49
گوزلریز آیدین ،قدمی مبارک اولسون
مامان سیما کوچولو
11 آبان 90 18:45
بابای ائشن به دنیا اومدن فرشته نازتون رو بهتون تبریک می گم. با آرزوی سلامتی و داشتن روزهای شیرین با ائلشن کوچولو
آرتین
13 آبان 90 23:14
سلام دایی بهرام خیلی خوشحالم که ائلشن جون هم به جمع ما پیوست. امیدوارم دوستای خوبی برای هم باشیم. بابا مجید هم بهتون تبریک میگه و به من میگه که به دایی بهرام بگو از طرف من نی نی رو ببوس. مبارکه.......
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به BİZİM ELŞƏN می باشد